دور اندیشی و تدبیر امام حسین (ع) در شب عاشورا
امام
حسین (ع) در شب عاشورا اقدام به جمع آوری خارها و مسطح کردن زمین اطراف
خیمهها نمودند، علت این کار شاید بدین جهت بوده است که عصر عاشورا هنگام
خروج اطفال و پراکنده شدن آنان کمتر آسیب ببینند.
به
گزارش پایگاه اطلاع رسانی حج، امام حسین (ع) پس از اطمینان از عدم حمله
دشمن در عصر روز نهم محرم و در شب عاشورا، فرصتی یافت تا با یارانش به
گفتوگو پرداخته و امور سپاه را تنظیم و به عبادت و تهجّد خود بپردازد و
برای روز بعد، خود را از هر جهت آماده نماید. در اینجا وقایع شب عاشورا را
فهرست وار به استحضار میرسانیم:
۱- خطبه امام حسین (ع).
امام
حسین (ع) در شامگاه روز تاسوعا، یارانش را در خیمهای بزرگ گرد آورد و
برای آنان خطبهای خواند و در بخشی از آن فرمود: اما بعد، من یارانی
باوفاتر و بهتر از اصحاب خود سراغ ندارم و خویشاوندانی نیکوکارتر و به
حقیقت نزدیکتر از خویشاوندان خود نمیشناسم، خدا شما را از جهت من، پاداش
نیک عطا فرماید. یاران من! بدانید یک امشب، بیشتر در این جهان به سر
نخواهیم کرد و فردا از دست این مردم، جان به سلامت نخواهیم برد. من به شما
اجازه میدهم که همگی از این سرزمین بیرون روید و من بیعت خود را از شما
برداشتم و اینک شب تاریک است و شما میتوانید با کمال آسودگی خود را از
چنگال دشمن برهانید.
پس از سخنان آن حضرت، حاضران در مجلس از جمله
برادران، فرزندان، برادر زادگان و عموزادگان آن حضرت، یکی پس از دیگری داد
سخن داده و عرض کردند که ما هرگز چنین نخواهیم کرد و تا زندهایم، تو را تا
آخرین قطره خونمان یاری خواهیم نمود.پیش از همه، برادرش حضرت عباس (ع)
سخن گفت و وفاداری و پایداری خویش را ابراز داشت. سپس سایر یاران امام
حسین (ع) به وی اقتدا کرده و هر کدام به نوعی وفاداری خویش را اعلام کردند و
از تنها گذاشتن آن حضرت و رفتن از سرزمین کربلا امتناع نمودند.
۲- سفارش امام حسین (ع) به خواهرش زینب کبری (س).
حضرت
زینب (س) هنگامی که متوجه حالات امام حسین (ع) گردید و یقین حاصل کرد که
وی از دنیا قطع امید کرد و آماده لقای الهی شده است، بسیار نگران و سراسیمه
شد و به نزد آن حضرت رفت و عرض کرد:ای کاش مرگ مرا در مییافت و به
زندگیام پایان میداد و من شاهد چنین روزی نبودم. امروز گویا مادرم فاطمه
زهرا (س)، پدرم حضرت علی (ع) و برادرم حسن مجتبی (ع) از دنیا رفتهاند.ای
یادگار گذشتگان و سرپرست بازماندگان! تو چرا؟
امام حسین (ع) خواهرش را
دلداری داد و به وی فرمود: خواهرم! متوجه باش که شیطان، حلم و بردباریت را
از تو نرباید. خواهرم! آرام باش و از خدا بپرهیز و به اراده او خوشنود باش و
بدان که اهل زمین میمیرند و آسمانیها باقی نمیمانند و غیر خدا هر چه
هست، از بین میرود و جز ذات پاک باری تعالی که موجودات را آفرید و مردم را
مبعوث میسازد و یکتای بیهمتا است، هیچ چیز دیگری برقرار نخواهد ماند.
جدّم رسول خدا (ص)، پدرم، مادرم و برادرم که از من بهتر بودند، همگی رفتند.
بر من و هر مسلمانی لازم است از آنان پیروی کرده و به راه آنان برویم.
آن حضرت، با بیانی شیوا و آرام بخش، خواهرش را تسلی داد و بر قوه صبر و حلمش افزود و برای همیشه وی را آرام نمود.
۳- تنظیم امور خیمهگاه.
امام
حسین (ع) که تجربیات ارزندهای از نبرد با دشمنان داشت، با همان یاران
اندک خود، تمام جوانب جنگ و دفاع بایسته را ملحوظ میداشت و از پیش برای آن
تصمیمات لازم را اتخاذ میکرد.
آن حضرت، برای دفاع بهتر و روانتر در
برابر تهاجم احتمالی دشمن، دستور داد که خیمهها را به یکدیگر نزدیک کرده و
با طنابهای محکم آنها را به هم پیوند دهند و در اطراف خیمهها خندقی حفر
کرده و آنها را از خار و هیزم انباشته کنند، تا در هنگام هجوم دشمن از سه
طرف آنان را با خندقهایی شعله ور مواجه کرده و از یک طرف با نیروهای
تدافعی خویش در برابر دشمن ایستادگی کنند.
این تصمیم و تدبیر آن حضرت،
بسیار اثر بخش و کارساز بود. زیرا بارها دستههایی از اراذل و گروههای
جنایت پیشه سپاه عمر بن سعد، قصد هجوم به خیمهگاه امام حسین (ع) را نمودند
ولی با انبوهی از آتش مواجه شده و از ادامه کار خود منصرف گردیدند.
هم اکنون در جایگاه خیام آل الله در کربلا، بارگاه خیمه گاه قرار دارد که در ادامه تصاویر آن می آید:
۴- عبادت و تهجّد.
شب
عاشوار به عنوان آخرین شب زندگانی امام حسین (ع) و یاران وفادارش، برای
آنان بسیار با ارزش و مغتنم بود. آنان از این شب، بیشترین و بهترین
بهرههای معنوی و عرفانی را تحصیل کرده و تا بامدادان روز عاشورا به راز و
نیاز، مناجات، نماز و قرائت قرآن پرداختند و روح و روان خود را با تهجّد و
شب زنده داری صیقل داده و برای شهادت در راه خدا آماده کردند. (۱)
۱- نک: الفتوح (ابن اعثم کوفی)، ص ۹۰۱؛ الارشاد (شیخ مفید)، ص ۴۴۲؛ لهوف سید بن طاووس، ص ۱۰۹